چرا قالیبافیها از لیستهای غیراصلی اصولگرایان شکست خوردند؟
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۳۳۱۶
آفتابنیوز :
ساعت ۱۲ نیمهشب جمعه، رایگیری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری به پایان رسید و از ساعات اولیه روز دوازدهم اسفندماه شمارش آرا آغاز شد؛ انتخاباتی که در هر دو جبهه سیاسی کشور بزنگاه حساسی محسوب میشد.
به گزارش هم میهن، اصلاحطلبانی که حداقل نقشآفرینی برایشان امکانپذیر شدهبود و در نهایت اکثریت به سکوت و عدم ارائه لیست براساس تصمیم جبهه اصلاحات پرداختند؛ و جمعیت زیادی از جمله سیدمحمد خاتمی رهبری جبهه اصلاحات هم براساس بیانیه ۱۵ مادهای که در بهمنماه سال گذشته منتشر کرد و تاکید داشت، «من نیز نه به سودای بازگشت به قدرت، بلکه برای گشودن راهی به سوی مهار بحران و عبور از تنگناها آنچه را گفته و نوشتهام در اینجا بهنوعی تکرار میکنم: لزوم اهتمام به انسجام ملی و به حساب آوردن همه گرایشها، سلیقهها و اقوام و مذاهب و طبقات و گروههای اجتماعی که رنگینکمان ملت از آن تشکیل شده است و فراهم آوردن امکان مشارکت جدی آنان در همه امور و از جمله برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی و مقدمه آن گذر از فضای تنگ امنیتی به فضای باز و مسئولانه سیاسی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته سند راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات، از حضور پای صندوق رای اجتناب کردند و البته جمعیت اقلیتی ۱۱۰ نفری نیز بودند که با بیانیهای با عنوان «روزنهگشایی کنیم» از حضور در انتخابات حمایت کردند و البته سه حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی و حزب میانهرو اعتدال و توسعه از ۱۰۳ نفر در سطح کشور حمایت کردند، در این بین لیست «صدای ملت» با نگاه «نه لیست اصلاحطلبان نه لیست اصولگرایان» در تهران از طرف علی مطهری بهعنوان لیستی میانهرو مطرح شد؛ صدوسه نفری که بنابر آمار انتخاباتی تا الان ۳۳ نفر از آنها به مجلس دوازدهم راه یافتهاند و البته از رایآوری «صدای ملت» در تهران در نبود فعالیت تشکلها و احزاب آن، هیچ خبری در کار نیست.
در آن سو و در جبهه رقیب، اما تنور انتخاباتی داغِ داغ بود. اختلاف بین جبهه پایداری و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) در بستن لیست ائتلافی، بحث بر سر حضور چهرهها در سایر لیستهای مختلف موجب شد که دعواهای اصولگرایان به فضای مجازی و رسانهای هم برسد؛ آنجا که امیرحسین ثابتی از غلامعلی حدادعادل و استفاده از اصطلاح «چنار و پاجوش» انتقاد کرد. یا مثلاً مالک شریعتی بر سر حضور محسن دهنوی تا قهر پیش رفت و پس از انصراف دهنوی از حضور در لیست شانا و جبهه پایداری، این بار محسن پیرهادی منتقد و شاکی شد که باید نام او اضافه میشد، اما محمود نبویان در لیست قرار گرفت. یا علیاکبر رائفیپور، دبیرکل «جبهه صبح ایران» در نشست خبری اعلام موجودیت این تشکل در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات گفت: «ما را فرقه، ضدعلما و ضدولایت فقیه و نفوذی خطاب کردند، چه خبر است؟
فقط یک سوال از طرح شفافیت پرسیدیم.» و عملاً ورود به انتخابات را به دلیل بیتوجهی به نظراتشان در جبهه اصولگرایی عنوان کرد. تازه پس از اینکه لیست ائتلافی شانا و جبهه پایداری آمد؛ در کانالها و اظهارنظرات حامیان جبهه پایداری تاکید بر عدم ضرورت رای به همه لیست مطرح بود و در نهایت اصولگرایان با ۵ لیست و با وجود همه این اختلافات به رقابت در انتخابات مجلس دوازدهم پرداختند؛ انتخاباتی که در نبود اکثریت اصلاحطلبان به انتخاباتی درونجریانی بدل شد و حالا آمار اولیه انتخابات در تهران و برخی حوزههای انتخابیه پرجمعیت و آمار نهایی برخی از حوزههای انتخابیه منتشر شده است و همانطور که پیشبینی میشد و انتظار میرفت در وهله اول اصولگرایان با رای قاطع (در نبود اصلاحطلبان) در کشور پیشرو هستند، اما آنچه حداقل در تهران و پس از کشمکشها بر سر بستن لیستها و نتیجه اولیه آن به نظر میآید، اختلافات موجب تغییر چیدمان در ورودیهای مجلس حداقل از این حوزه انتخابیه شدهاست و اگر روند آرا همینطور ادامه پیدا کند، جبهه پایداری دست بالا را خواهد داشت. چنانچه سیدمحمود نبویان، حمید رسایی، امیرحسین ثابتی که فعلاً در رأس رایآورندگان تهران هستند، هر سه یا عضو یا نزدیک به این جبهه و البته تقریباً نقطه مقابل قالیباف و تیم او در مجلس بودهاند (البته محمود نبویان نامش در لیست ائتلافی بوده است).
در نهایت لیستی که به سرلیستی محمدباقر قالیباف در انتخابات شرکت کرده بود، فقط ۱۲ نفر را در ورودیهای اعلام شده در انتخابات تهران (تا زمان تهیه این گزارش) به خود اختصاص داده که البته ۹ نفر اختصاصی این لیست هستند. از این ۹ نفر اختصاصی این لیست زهره طبیبزاده، زهره لاجوردی، علی خضریان و مرتضی آقاتهرانی از اعضای جبهه پایداری هستند. بقیه هم بالیست امنا و یا صبح ایران مشترک بوده اند.
دو لیست دیگری که باز هم بیشترین اعضای آن را جبهه پایداری و همفکران آن در بر گرفته است و عملاً پیامآور پیروزی پایداریها در انتخابات است، «امنا» و «صبح ایران» که اولی ۱۷ نفر و دومی ۱۸ نفر از لیستش در جمع راهیافتگان از حوزه انتخابیه تهران (تا الان) است؛ بیشترین نزدیکی به این تشکل را دارند و با این اوصاف شاهد خنده پایداریها به سایر تشکلهای اصولگرایان در این انتخابات خواهیم بود.
البته فعلاً آنچه در خروجی رسانهها به عنوان کاندیداهای پیروز تهران آمده، مربوط به ۱۹۶۰ شعبه شمردهشده از ۵ هزار شعبه است که همین نتایج اولیه و میزان آراء آن فارغ از نتیجه هم پدیدهای در انتخابات است. مثلاً علی قلهکی، فعال سیاسی اصولگرا از احتمال سونامی آرای سفید (آرای سفید، مخدوش و باطله) گفته و نوشته است: «۴۰ درصد از صندوقهای تهران (مجلس ۱۲) شمارش شده و نفر اول تهران ۱۱۹ هزار رای و نفر سیام، ۴۴ هزار رای آورده! (مجلس ۱۱) نفر اول ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار رای و نفر سیام، ۶۴۱ هزار رای داشتند! چه خبر است؟! آیا با سونامی آرای سفید (سفید، مخدوش و باطله) مواجهیم؟!»
اگر روند همین باشد و ادامه شمارش آرا به همین منوال پیش برود پدیده سونامی رای سفید احتمالاً رخ میدهد و به موجبش اگر رایآورندگان ۲۰ درصد آرا را کسب نکنند؛ انتخابات تهران به دور دوم میرود. در نهایت هم با این چیدمان، برداشت اولیه این است که نوعی نارضایتی نسبی حامیان اصولگرایان از طیف حامی قالیباف و رئیس مجلس داشته اند. ضمن اینکه توجه به نوع نگاهی که به رای دادن وجود دارد و دلشورهای که برخی به دلیل فعالیت در نهادهای مختلف دارند، در صورت بروز سونامی آرای سفید، بهنوعی علاوه بر مشارکت پایین در انتخابات که میتوان آن را برابر با اعلام نارضایتی از شرایط موجود دانست، این افزایش آرای سفید را هم میتوان به معنی نارضایتی از مجلس یازدهم و نقد عملکرد اصولگرایان که حالا ارکان مختلف کشور را در اختیار دارند، برداشت کرد.
کاهش مشارکت در کشور و تهران و کاهش رای نفر اول تهران از ۱ میلیون و دویست هزار رای به احتمالاً چیزی قریب به ۳۰۰ هزار رای (متناسب با نتایج اولیه) به همان طیف نشان از ریزش پایگاه رای اصولگرایان حداقل در حوزه انتخابیه تهران دارد و احتمالاً چیدمان جدیدی را حداقل در هیئترئیسه مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم شاهد خواهیم بود.
در ادامه نظرخواهی نسبت به نتایج انتخابات مجلس دوازدهم در تهران، با حسین نورانینژاد، قائممقام حزب اتحاد ملت، مهدی شیرزاد، فعال سیاسی، محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا و حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران مصاحبهای داشتهایم که در ادامه میآید.
۱. چقدر میزان مشارکت در انتخاباتی که برگزار شد، با تصورتان از میزان مشارکت منطبق بود؟ آرا شمارششده حاکی از کشیده شدن انتخابات تهران به دور دوم است که فکر میکنم اولین بار است. دلیل این کاهش چشمگیر مشارکت را در تهران چه میدانید؟
محمد مهاجری: براساس نظرسنجیهای مختلفی که در این مدت و پیش از برگزاری انتخابات انجام شد، میزان مشارکت در این انتخابات در سراسر کشور همین حدود ۴۰ درصد برآورد شده بود و در تهران نیز تقریباً و با چند درصد اختلافی بین ۲۰ تا ۲۵ درصد پیشبینی میشد.
من با اعتنا به نظرسنجیها همین پیشبینیها را داشتم. دلیل کاهش مشارکت در تهران خارج از میزان مشارکت در کل کشور نیست، اما آنچه کاهش شدید مشارکت در تهران را تشدید میکند این است که پایتخت شهری سیاسیتر است. زمانی شرط حضور در مرحله اول مجلس برای انتخابات کسب پنجاه درصد آرا بود و الان به ۲۰ درصد رسیده است. اما به جز مجلس پنجم که ۲۷ نفر از نمایندگان تهران به دور دوم رفتند، هیچوقت سابقه نداشته است که نتیجه انتخابات اینگونه رقم بخورد که تعداد خیلی زیادی از کاندیداها به دور دوم بروند.
البته در مجلس پنجم هم، شرط اصلی کسب آرا ۵۰ درصدی بود و آن تعداد نماینده نتوانسته بودند نصف درصد آرا را به دست آورند، اما الان که شرط کسب ۲۰ درصد از آرا مطرح است نیز کاندیداها نتوانستند این میزان آرا را نیز کسب کنند و این مسئله چند دلیل دارد؛ اول، مشارکت بسیار پایین مردم تهران در انتخابات، دوم، نوع رای دادن مردم بوده است، کسانی که رای دادند، به صورت لیستی اسامی را در برگه رای وارد نکردند و احتمالاً در برگههای رای اسامی ۵ نفر و ده نفره زیاد خواهد بود و دلیل سوم اینکه حتی کسانی که به ۳۰ نفر رای دادند نیز لیستی رای ندادند و به تلفیقی از افراد در لیستهای مختلف رای دادند که باعث متفرق شدن آرا نوشتهشده بر روی برگهها شده است.
حسین نورانینژاد: تا حد زیادی منطبق بود. پیشتر گفته شده بود که چرا کسی منتظر انتخابات نیست. طیف تغییرخواه جامعه و مخالفان وضع موجود، با توجه به عدم انعطاف جریان حاکم در سیاستهایش و روندی که درباره انتخابات در پیش گرفته، امید چندانی به کارآمدی صندوقها نداشت. در نتیجه پایینترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس اتفاق افتاد. میانگین مشارکت در انتخابات مجالس اول تا دهم بالای ۵۶ درصد است. در دو انتخابات اخیر و تغییر رویکرد به انتخابات که نتیجه را بر میزان مشارکت ترجیح میدهد، این رقم به ۴۲ و ۴۱ درصد رسیده است.
در انتخابات سال ۹۸ با خبر ناگهانی موج کرونا مواجه شدیم وگرنه انتخابات امسال نسبت به چهار سال پیش هم افت هفت تا هشت درصدی میداشت. میزان بالا و گویای آراء باطله هم اگر روشنتر شود، معلوم میشود افت مشارکت پس از سال ۹۶ ناشی از عملکرد صرفاً دولت روحانی بوده چنانچه اصولگراها تبلیغ میکردند یا اینکه گلایهها به فراتر از این دولت و آن دولت باز میگردد.
حسن بیادی: باتوجه به اینکه اکثر سازمانهای اجرایی کشور در ۶ ماه گذشته حتی یک قدم برای رضایتمندی مردم و خوشی دل آنان بر نداشتند و کاری انجام ندادند و متاسفانه مخالف مطالبات رهبری حرکت کردند، بهرغم تلاشهای گسترده رسانههای داخلی علیالخصوص صداوسیما نتایج خوبی بهدست نیامد و از کسانی که رای آوردند وضع و حال آینده را از همین الان میتوان پیشبینی کرد.
اگرچه از حرکت عجیب اعضای شورای محترم نگهبان که صدای رهبر انقلاب را هم درآوردند نیز در این نوع نتیجه نمیتوان غافل بود که برای رفع این معضل جدی مقام معظم رهبری با صلاح خودشان حتماً چارهای خواهند اندیشید. ظاهراً اعضای شورای نگهبان مخصوصاً چندتن از حقوقدانان این شورا از دینی جدید پردهبرداری کرده و از آن پیروی میکنند که در آن تهمت، افتراء، بیآبرو کردن و دروغ مباح میباشد. با این اوصاف میخواستید نتیجه بهتر از این باشد؟
مثلاً در قم با چند هزار رأیی که مردم شریف و فهیم قم برای خبرگان رهبری به صندوق ریختهاند، در بعضی از رسانهها دیدم که آقای سعیدی با ۲۴۰ هزار رای به مجلس مهم خبرگان؛ آنهم از شهر مقدس قم، نه از یک روستا راه پیدا کردهاند این حرکت مسئولین انتخابات خبرگان رهبری نشاندهنده این است که در این ۴۴ سال حوزههای ما نتوانستهاند به اندازه کافی مجتهد برای ورود به مجلس خبرگان تربیت کنند و یا اینکه این مجتهدین حضور دارند، ولی حضور آنان به مذاق تمامیتطلبان پشت پرده خوش نمیآید و یا اینکه این مجتهدین هستند که بهخاطر این روش انتخابات ابتدایی و صوری شورای نگهبان حاضر به حضور و ثبتنام نمیشوند.
خداوند تبارک و تعالی این مملکت و مردم باوفا و ایثارگر و در رأس آنان رهبر معظم انقلاب را از شر نفوذیها و مسئولین بیتدبیر محفوظ بدارد و شر آنان را با افشا شدن چهره کریهشان به خودشان برگرداند. در این رابطه از دوستان و سازمانهای امنیتی بهعنوان یک شهروند سوالم این است که علیرضا اکبری معدوم که جاسوس انگلیس بود جایگاهش کم جایگاهی بود؟ فلذا تقاضا دارم همانطور که او را شناسایی کردید کمی هم به سازمانهای مردمآزار دیگر سری بزنید، تاسیهروی شود آنکه در او غش باشد.
مهدی شیرزاد: مشارکت در سطح کشور را در حدود ۴۵ درصد پیشبینی کرده بودم و آنچه که رخ داد، حدود ۵ درصد از پیشبینی من کمتر بود. در رابطه با کلانشهرها پیشبینی من حدود ۱۵ درصد بوده است.
۲. عدم مشارکت اصلاحطلبها، ندادن لیست انتخاباتی و عدم شرکت آقای خاتمی را چقدر در کاهش مشارکت اثرگذار میدانید؟
محمد مهاجری: معتقدم حتی اگر همه اصلاحطلبها نیز در انتخابات مجلس دوازدهم حضور پیدا میکردند، کما اینکه شاهد بودیم برخی از اشخاص از گروه معتدلین و اصلاحطلب نیز مشارکت داشتند، اما مشکل در بدنه رای این گروه کماکان پابرجا بود. چراکه بدنه باور ندارد رأیی که میدهد مثمرثمر است و با توجه به همین موضوع که بدنه اعتقادی ندارد، در نتیجه حتی اگر سران اصلاحات نیز در این انتخابات حضور پیدا نمیکردند، اما بدنه خود را موظف نمیدانست که با تشکیلات اصلاحطلبی در این انتخابات همراهی کند.
حسین نورانینژاد: خیلی مؤثر نمیدانم. جمعبندی طیف خاموش و در واقع ناراضی جامعه، حاصل تجارب زیسته خودش بوده است. بدنه اجتماعی لزوماً پایگاه رای نیست و این مسئله بهخصوص در بدنه اصلاحات که اهل، چون و چرا هستند بیشتر دیده میشود. اما همراهی آقای خاتمی و اصلاحطلبان با این جامعه میتواند منشأ تحولات دیگری در آینده باشد.
برخی دوستان معتقد بودند موضع سیاسی همسو با جامعه با رعایت ملاحظات اصلاحطلبانه تاثیری نه در محبوبیت و نه سرمایه اجتماعی نیروهایی، چون آقای خاتمی و اصلاحطلبان ندارد، اما در همین دو روز شواهد رد این ادعا را بهراحتی میتوان دید. جامعه یک موجود غیرزنده و زمخت و ناشنوا نیست. حسب تجارب و باورهایش حقوقی برای خود قائل است و رفتار نیروهای سیاسی را با مطالبات خود میسنجد و واکنش نشان میدهد.
حسن بیادی: دیگر بحث اصلاحطلب و اصولگرا یک بحث انحرافی است مردم از این مقوله گذر نمودهاند و دیدید که ترکیبی رأی دادند و در این راستا هیچ لیستی نتوانست کامل رأی بیاورد اگرچه بعضی از ائتلافهای «چنارنما» کلک زدند و نیروهای خود را در لیستهای فرمایشی دیگر گنجاندند یعنی با رای آوردن آنان «آش همان آش است و کاسه همان کاسه»، ولی شک نکنید مردم انقلابی بهزودی تکلیف این تمامیتخواهان را روشن خواهند نمود. ببینید هنوز نتایج اعلام نشده چه بلایی بر سر قیمتها آوردند بالا رفتن قیمت دلار و... قسعلیهذا.
مهدی شیرزاد: عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات از قبل اعلام نشده بود و اگر از قبل اعلام میکردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد، میتوانستیم این مسئله را در معادلات لحاظ کنیم، اما تا دقیقه آخر روز انتخابات حتی فیکنیوزها نیز اخبار کذبی درباره حضور ایشان در انتخابات منتشر کردند که تکذیب شد و به همین دلیل نمیتوان از عدم مشارکت ایشان، سهم مشخصی را در عدم مشارکت مردم تصور کرد.
در رابطه با اصلاحطلبان و موضعی که اتخاذ کردند بیتردید مؤثر بوده است، اما نه تاثیری که بگوییم حتماً نتیجه متفاوتی را رقم میزد و نتایج انتخابات را عوض میکرد. شاید اگر اصلاحطلبها در رابطه با تهران چنین موضع سفت و سختی نداشتند، حداقل آقای علی مطهری این شانس را داشت که وارد لیست شود. در مجموع موضع اصلاحطلبها در کلانشهرها تاثیر کمتری داشته و حتی اگر موضع مثبت میگرفتند هم مردم احتمالاً پای صندوق نمیرفتند، اما در حوزههای انتخابیه کوچکتر اگر اصلاحطلبان موضع جبهه اصلاحات را نداشتند ممکن بود نتایج بهتری به دست میآوردیم.
۳. دلایل پیروزی جبهه پایداری در تهران با وجود اختلافاتی که بین اعضای این لیست بعد از ارائه لیست مشترک شانا و پایداریها وجود داشت، چه میدانید؟
محمد مهاجری: دلیل این امر کاملاً مشخص است و آن کاهش شدید مشارکت است که محصول آن را در شمارش آرا میبینید؛ بدین معنی که تعداد آرا در بین چهار لیست پخش شده است و از بین کاندیداهای تندرو و کاندیداهای تندروتر، افراد تندروتر در بالای لیست قرار گرفته اند.
حسین نورانینژاد: البته هنوز زود است از پیروزی پایداری یا حد و حدود آن بگوییم. آن چیزی که تا الان از شمارش صندوقها گفته شده نشان میدهد که آراء کاندیداهای در صدر به نسبت آراء اخذشده خیلی پایین است که نشان از آراء باطله زیاد و احتمالاً پراکندگی زیاد رایهاست. به همین دلیل احتمال دور دومی شدن تعداد قابلتوجهی از صندلیها بهخصوص در حوزه انتخابی تهران میرود. اما بدون این ملاحظات، چند عامل به سود پایداریها تمام شده است. اول، عدم مشارکت بالای بدنه سایر جریانها، دوم، ائتلاف اشتباه قالیبافیها با آنها، چون بدنه پایداری در شرایط فقدان رقبای جدی، نیروهای اصلی خودش را در لیستهای مختلف شناسایی میکند و به آنها رای میدهد.
سوم هم به نظر میرسد ارائه لیستهای مختلف ازجمله صدای ملت موجب کاهش رای نیروهای میانهروتر در اصولگراها مثل قالیبافیها شد و رای آنها را شکست تا به سود پایداریها شود. اساساً رای بدنه نیروهای موسوم به انقلابی همین تیپ پایداریهایی است که ما به عنوان تندرو میشناسیم. حتی در بین خودشان هم افراد فعال در محافل خودی و فضای مجازی رای بیشتری از افراد نزدیکتر به رهبران تشکیلاتی جبهه پایداری دارند.
حسن بیادی: این سوال را باید از مسئول و باغبان شورای ائتلاف چنارداران بپرسید که قضیه این تمامیتخواهی چیست؟
مهدی شیرزاد: یکی از مهمترین اتفاقاتی که رخ داد، چه در دولت آقای رئیسی و چه نمودی که در انتخابات میبینیم، پوستاندازی و تحول نسلی در جریان اصولگرا است.
بهویژه متأثر از اظهارنظر منفی که آقای حدادعادل درباره چنار و پاجوش داشتند، فکر میکنم بخشی از پیروزی جریان پایداری در این انتخابات و چهرههایی مثل امیرحسین ثابتی، متأثر از میلی است که در جوانان انقلابی برای فتح کرسیهای قدرت و کنارزدن نسل قبل از خود وجود دارد؛ که البته میتواند مسئله منفی هم نباشد، اما اگر در این کشور چرخ از نو بخواهد اختراع شود و سالها هزینه از بیتالمال شود تا فردی به بلوغ و پختگی برسد، خسارت بزرگی برای کشور خواهد بود.
به نظر میآید رای جبهه پایداری در این انتخابات یک رای سازماندهیشده است و اینکه این سازماندهی به چه صورت اتفاق افتاده است و از ظرفیتهایی که در بخشهای مختلف حاکمیت وجود دارد، یارگیری کردند، ابهامات و سوالاتی است که شاید در آینده روشن شود.
۴. دلیل افول حامیان طیف آقای قالیباف نسبت به دوره قبل چیست؟
محمد مهاجری: آقای قالیباف دو کارنامه منفی دارد. یکی مربوط به مدیریت مجلس است و به نظر من مجلس فعلی در افکار عمومی قوی و قدرتمند نیست و موضوع دوم، حاشیههایی است که برای خود آقای قالیباف در ماههای اخیر مطرح شده است. این دو عامل حتماً در کاهش رای ایشان تاثیرگذار بوده است. میدانید که آقای قالیباف در انتخابات چهار سال قبل بیش از یک میلیون و دویست هزار رای کسب کرده بود، اما بعید میدانم که در این دوره میزان آراء ایشان حتی به یکچهارم دوره قبل نیز برسد.
حسین نورانینژاد: آقای قالیباف و نزدیکانش اساساً به دلیل نداشتن گفتمان روشن و رفتار آونگی در سیاست و گنگی مواضعشان، هیچگاه مورد اعتماد و نماینده اصلی هیچ طیف و نگاهی در بدنه اجتماعی نبودهاند و فقط حسب مورد ممکن است با آنها ائتلاف بشود یا نشود یا شخص آقای قالیباف بهعنوان مدیر یک مجموعهای انتخاب بشود، اما حواسشان هم ششدانگ به او باشد. آقای قالیباف و نزدیکانش بهرغم تلاشی که برای تعیین قلمرو گفتمانی و برندسازی سیاسی داشتهاند، در این راه ناکام بودهاند.
گاهی میخواهند با منطق سیاسی و زبان اصلاحی و ادعای میانهروی استدلال کنند، ولی آخر سر نتایج اقتدارگرایانه و غیردموکراتیک بگیرند. این دوگانگی را جامعه میفهمد و توی ذوقش میخورد. گاهی هم میخواهند از تندروها تندتر شوند. آنها نه میانهرو هستند، نه نماینده توسعهگرایی اقتدارگرا. در بین کشمکش سیاسی سایر جریانها اینطرف و آنطرف میشوند و کسی هم در حوزه گفتمانی و سیاسی نهایتاً جدی شان نمیگیرد. رفتار آنها در ماجراهایی، چون قانون عفاف و حجاب را جامعه دید و عیارشان را شناخت. اما برایشان در بین افراطیون هم آوردهای نداشت و مانند اغلب اوقات از اینجا رانده و از آنجا مانده شدند.
حسن بیادی: اگرچه انتقادات جدی به دکتر قالیباف دارم، اما صادقانه باید بگویم که حامیان ایشان نوعاً در شرایط پیروزی باایشان هستند و الا حمایتی در کار نیست. دوستان واقعی ایشان به تعداد انگشتان یک دست نمیرسند بنابراین با این معضلات موجود در کشور آقای دکتر قالیباف را هم از مجلس بگیرید دیگر چه چیز میماند. اصلاً کجا افرادی که در لیست ایشان بودند همتراز ایشان بودند؟
مهدی شیرزاد: کمتر اتفاق میافتد کسی که در قدرت است در ادامه و در انتخابات بعدی نیز رای بالا کسب کند. اما مهمترین دلیل را قدرت گرفتن رقبای آقای قالیباف در جریان اصولگرا میدانم و عملکرد خود ایشان را خیلی پررنگ نمیدانم. وقتی صحنه سیاسی کشور به سمت قطبی شدن پیش میرود و در طرفین طیف نیروهای تندتری قدرت میگیرند، بخشهای میانهرو آسیب بیشتری میبینند.
عملاً در طیف اصلاحطلب یک نوع رادیکالیسم در مواضع جبهه اصلاحات را شاهد بودیم؛ بهویژه درخصوص شهر تهران، که نتیجه آن، تندتر شدن فضا در طیف مخالف آنها نیز هست. نمیگویم این عامل اصلی نیست، اما در تمام دو سه دهه گذشته، اصولگرایان به جای اینکه سعی در آشتی ملی، توافقسازی و ساختن ائتلافهای پایه بر سر مسائل اساسی کشور داشته باشند، همواره یک چهره وحشتناکی از اصلاحطلبان برای بدنه خودشان ساختند که اگر بر سر کار بیایند، کشور را دودستی تقدیم آمریکا و غرب میکنند و مروج فساد و بیبندوباری میشوند و سالهاست که با این گزارههای غلط سعی میکنند از بدنه خود رای بگیرند و نتیجه آن، این است که وقتی جریان اصلاحطلب به سمت رادیکال شدن پیش میرود، تاکید طیف تندرو اصولگرا بر این گزارههای غلط برای رای گرفتن از بدنه خود بیشتر میشود، در نتیجه نیروهای میانهروتری مانند طیف آقای قالیباف شانس کمتری خواهند یافت.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: قالیباف جبهه پایداری حسین نورانی نژاد میزان مشارکت لیست های مختلف انتخابات مجلس جبهه اصلاحات مجلس دوازدهم جبهه پایداری آقای قالیباف اصلاح طلب ها اصلاح طلبان مهدی شیرزاد محمد مهاجری کاندیدا ها آقای خاتمی عدم مشارکت پایداری ها دور دوم حسن بیادی آرای سفید رای سفید میانه رو بدنه خود بوده اند پیش بینی هزار رای لیست ها ۵ درصد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۳۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقوی حسینی: طیف پایداری، شریان و مصاف برای ریاست مجلس، روی ذوالنور به جمعبندی میرسند
به گفته عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برای ریاست ۳ جریان فعال بوده و نامزد خواهند داشت. یکی جریان قالیباف است که برای مجلس دوازدهم پای کار است. یک جریان هم جریان معتدله است که آقای متکی که برای ریاست نامزد میشود و فعالیتهایشان را هم شروع کرده است. آنها مقداری معتدلتر هستند، زیرا بالاخره شورای وحدت در یک چارچوبی حرکت کرده است.
به گزارش سازندگی، در کنار این دو جریان طیفی هم وجود دارند که پایداری، شریان و مصاف هستند. اینها هم قطعا نامزد خواهند داشت و آنطور که معلوم است روی آقای ذوالنور به جمعبندی میرسند.
هرچند گمانهزنیهای بیشتر را باید برای بعد از انتخابات مجلس دور دوم بگذاریم، اما این گزارش-گفتگو را میتوان این طور شروع کرد. ۱۶روز تا برگزاری دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم باقی مانده و قرار است پس از انتخابات ۴۵ کرسی دیگر برای پارلمان آینده مشخص شود. مجلس آینده، اما متفاوتتر از مجلسهای دیگر خواهد بود. قوهای که نمیتوان حداکثر طیف غالب بر آن را اعلام کرد. شاید بشود در یک جمعبندی گفت که اصولگرایان تعداد بسیار بیشتری هستند، ولی همین اصولگرایان از طیف و احزاب متعددی تشکیل شدهاند که از قضا ثابت کردند، رابطه خوبی هم با یکدیگر ندارند. این را از هجمههای نمایندگان پایداری در چهار سال ریاست قالیباف تا رقابتی که از الان برای صندلی رییس قوه مقننه به راه انداختهاند به راحتی میتوان متوجه شد. البته آن طور که از لیست منتشر شده دور اول انتخابات مشخص است، شانس شورای ائتلاف همزمان با لیستهای اصولگراها برای به دست آوردن کرسی پارلمان بیشتر خواهد بود.
این حضور آنقدر پررنگ به نظر میرسد که سیدحسین نقویحسینی، نماینده اصولگرای ادوار به خبرآنلاین گفته بود که «مقدرات مجلس آینده در اختیار «پشم» است یعنی پایداری، شریان و مصاف که این اصطلاح، توضیح مختصر و مفید این سه کلمه است.» در همین راستا گفتوگویی با این نماینده داشتیم. نقویحسینی ابتدا با بیان اینکه هرگز عضو جبهه پایداری نبوده از اشتباه بعضی خبرگزاریها در این خصوص که او را عضو پایداری نامیده بودند، انتقاد کرد و به سازندگی گفت: «واقعیت این است که در دورانی مواضع نزدیکی به جبهه پایداری داشتم. بهخصوص در اواخر مجلس نهم و دهم، اما هیچ موقع عضو پایداری نبودم و حتی در جلسههای آنها نیز شرکت نداشتم بنابراین وقتی در گفتگو با خبرآنلاین از من به عنوان نماینده پایداری نام برده شد با آنها تماس گرفتم و خواستم تا این موضوع را اصلاح کنند، زیرا این مساله روزنامهها را هم به اشتباه انداخت.»
حسینی درحال حاضر عضو شورای مرکزی و معاونت سیاسی تشکیلات عدالتطلبان ایران اسلامی است.
او درخصوص اصطلاحی که (پشم) به کار برده بود از مکدر شدن پایداریها و باقی جریانهای مربوط به آن سخن گفت و تاکید کرد: «اصطلاحی که من استفاده کردم بدون هیچ غرضی بود. بالاخره به کار بردن مخفف اسمها امروزه مرسوم است، مانند رزما یا امنا یا از این قبیل که از مخفف استفاده میکنند، اما نکته آنجاست که بعد از این مصاحبه دوستان ما خیلی ناراحت شدند، تماس گرفتند و گفتند چه اصطلاحی بود که برای ما به کار بردید. گفتم که اگر از این اصطلاح ناراحت شدید، عذرخواهی میکنم، چون واقعا قصدی در آن نبود. در گروههای خارج از کشور و حتی گروههایی که ما قبول نداریم نیز این موضوع مرسوم هست. مثلا سیا، داعش یا کا. گ. ب. به هرحال نمیشد این پیام را بدون عنوان این موضوع مطرح کرد.»
شانس بالای قالیبافدر ادامه این مصاحبه، نقویحسینی درخصوص احتمال ریاست برخی افراد بر صندلی مجلس دوازدهم این طور به جمعبندی رسید که از بین نامزدهایی که فعلا برای مجلس مطرح هستند، شانس قالیباف از بقیه به دلیل کرسیهایی که ایشان در اختیار دارد و با توجه به نمایندگانی که رای آوردند بیشتر است. البته بستگی به انتخابات مرحله دوم هم دارد، زیرا ۴۹ کرسی در دور دوم مشخص میشود و این ۴۹ کرسی عدد اثرگذاری است. وی افزود: باید ببینیم آیا در تهران ۱۶ نفر شورای ائتلاف رای خواهند آورد یا آن ۱۶ نفری رای میآورند که در وحدت بین شریان و مصاف و از این قبیل هستند. نمیدانیم چه اتفاقی میافتد و بستگی به انتخابات بعدی دارد.
به گفته عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برای ریاست ۳ جریان فعال بوده و نامزد خواهند داشت. یکی جریان قالیباف است که برای مجلس دوازدهم پای کار است. یک جریان هم جریان معتدله است که آقای متکی که برای ریاست نامزد میشود و فعالیتهایشان را هم شروع کرده است. آنها مقداری معتدلتر هستند، زیرا بالاخره شورای وحدت در یک چارچوبی حرکت کرده است. در کنار این دو جریان طیفی هم وجود دارند که پایداری، شریان و مصاف هستند. اینها هم قطعا نامزد خواهند داشت و آنطور که معلوم است روی آقای ذوالنور به جمعبندی میرسند. زیرا گزینههای مطرح آقایان آقاتهرانی، نبویان، رسایی و ذوالنور بودند، اما آقاتهرانی به این میدان پا نمیگذارد. بر سر آقای رسایی هم اختلافنظر زیاد است و آقای نبویان هم که گفته نمیخواهد حضور داشته باشد، اما به آقای ذوالنور پیشنهاد شده؛ بنابراین اگر ریاست رقابت را بین این جریانات درست ببینیم به نظر من سه ضلعی است.
مجلس دوازدهم به شدت متکثر استنماینده اصولگرای سابق پارلمان درباره دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم گفت: شورای ائتلاف گفته بودند ما ۱۳ نفر از اعضای لیستمان را از دورههای قبل تعیین کردهایم و تنها ۳ نفر مانده است که آنها را گزینش میکنیم و در لیست میگذاریم.
او همچنین درخصوص آرایش سیاسی مجلس دوازدهم معتقد است: «انتخابات این دوره مجلس دوازدهم، تفاوت زیادی با دورههای گذشته دارد یعنی گروهها و جریاناتی که وارد انتخابات شدند، لیست دادند و کاندیداهایشان را در شهرهای بزرگ و کوچک معرفی کردند، خیلی متکثر و متعدد هستند یعنی در انتخابات مجلس دوازدهم شاهد یک لیست واحد از جریان سیاسی خاصی در کشور نبودیم.»
نقویحسینی همچنین از حضور کمرنگتر اصلاحطلبان به نسبت دورههای قبل سخن گفت و تاکید کرد که اصلاحطلبان لیست و کاندیداهای مطرحی نداشتند بنابراین در صحنه نیز پررنگ نبودند. اگرچه نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ نفر از افرادی که گرایش اصلاحطلبی دارند از کرسیهای مختلف انتخاب شدهاند، اما اصلاحات به معنای لیست احزاب اصلاحطلبان، لیستی در کشور نداشت.
وی افزود: اصولگرایان هم متفرق بودند. شاهد بودیم که رزما، امنا، شریان، پایداری، مصاف، شورای ائتلاف و شورای وحدت هر کدام لیستهای متفاوتی داشتند و در شهرستانها هم بالطبع لیستهای تهران، افرادی منتسب به این جریانات حضور داشتند. شاید حمایت این جریانات از افراد در شهرستانها چندان تاثیرگذار نبوده، اما افرادی که انتخاب شدند هر کدامشان به یکی از این جریانها مربوط میشدند بنابراین به دلیل تکثر در این لیستها و تفاوتهای بسیار بین افراد و وابستگی آنها به جریانات سیاسی، ما شاهد یک مجلس بسیار متکثری خواهیم شد.
نماینده اصولگرای سابق مجلس ادامه داد: مثلا در مجلس یازدهم یک اکثریت قاطع حدود ۲۵۰ نفر اصولگرایان داشتیم که یک اقلیت اصلاحطلب نیز در مقابل آنها بودند. مجلس دهم که خیلی انسجام فراکسیونی نداشت، نهایتا سه فراکسیون تشکیل شد (امید، مستقلین و اصولگرایان) که باز در یک مجلس سه فراکسیون هم قابل پذیرش است و میتوان چنین مجلسی را خوب مدیریت کرد، اما مجلس دوازدهم، مجلسی به شدت متکثر است و ما نه شاهد یک فراکسیون اکثریت قاطع هستیم که بتواند مجلس را مدیریت کند و نه این جریانات، جریاناتی هستند که بتوانند کنار هم قرار بگیرند، ائتلاف کنند و وحدت داشته باشند، زیرا اغلب آنها با یکدیگر تقابل دارند بنابراین مجلس بسیار سختی خواهد بود.
به عملکرد پایداریها نقد دارمدر ادامه این گفتگو، عضو فراکسیون رهروان ولایت دوره هشتم، نهم و دهم مجلس به سازندگی از انتقادهایی که به جبهه پایداری وارد میداند گفت.
او بیان کرد: در برههای مواضعم به پایداریها نزدیک بوده، اما واقعا نسبت به عملکرد آنها نقد دارم. این دوستان ۴ سال در مجلس نسبت به عملکرد آقای قالیباف در مواقع و به مناسبتهای مختلف نقد داشتند و خیلیهایشان علیه او نطق میکردند. معتقد بودند که آقای قالیباف مدیریت مجلس را به سمت دیگری میبرد و در جهتی که به مردم قول داده است، حرکت نمیکند. حتی در انتخابات هیات رییسه در مقابل آقای قالیباف، کاندیدا معرفی میکردند. تا چند ماه قبل از انتخابات هم در همه مصاحبهها تاکید میکردند که ما این بار با شورای ائتلاف، وحدت نخواهیم کرد و در لیستی که آقای قالیباف هست، نخواهیم آمد و لیست مستقل خواهیم داد.
وی افزود: این موضوع بدی نیست کمااینکه مصاف، صبح ایران و شریان این کار را کردند، اما نقد این است که پایداری تا یک هفته قبل از انتخابات روی آن ارزشها و اینکه حتما میخواهد لیست مستقل دهد حتی اگر لیستشان رای نیاورد پافشاری کردند، زیرا اعتقاد داشتند که ارزشها مهمتر از رایآوری است، ولی هفته منتهی به انتخابات به همه عملکرد ۴ ساله پشت پا زدند و ائتلاف کردند.
به عقیده حسینی، بالاخره اعضای پایداری باید به این موضوع فکر میکردند که طرفدارانش در کل کشور این را نمیگویند که وقتی به پایداری تحت عنوان یک تشکیلات ارزشمدار افتخار کردیم به یکباره خیلی راحت معامله میکند و کنار آقای قالیباف میایستد؛ بنابراین فکر میکنند از کجا معلوم که حال با ورود بیشتر پایداریها به مجلس یازدهم با ریاست آقای قالیباف کنار نیایند و ائتلاف نکنند.
در پایان این گفتگو، نقویحسینی با بیان اینکه ۴۰ کرسی جریان اصلاحطلب و البته مستقلین داریم، گفت: هرچند فکر میکنم که ائتلاف در این مجلس کمی سختتر از مجلسهای دیگر است. متاسفانه اصلاحطلبان در عرصه انتخابات نبودند و اگر کسی هم مانند آقای پزشکیان در تبریز، شهریاری در بجنورد و نصیرپور در سراب به طور مستقل رای آورده و براساس محبوبیت خودشان در حوزه انتخابیه خودشان به مجلس ورود پیدا کرده به دلیل اعتبار خودشان است و این یعنی آنها با وجه جریان سیاسی کشوری رای نیاوردند.
این نماینده اصولگرا به جلسه اخیر حمید رسایی با برخی از نمایندگان مجلس دوازدهم اشاره و اظهار کرد: اکنون دوره رایزنی است بنابراین هر کدام از افرادی که مدعی هستند یا کاندیدایی دارند برای ریاست رایزنی میکنند. جلسه اخیر آقای رسایی هم در همین راستاست. مانند آقای متکی که جلسه ضرورت تحول گذاشتند، عدهای را دعوت کردند و اتفاقا جلسه بسیار خوبی هم بود و افراد شاخصی نیز در آن شرکت کردند یا نشستهایی که قالیباف با مجامع استانی نمایندگان میگذارد و با آنها دیدار میکند.